loading...
فان جوک|خنده دارترین جوک ها وعکس ها
Admin بازدید : 2091 نظرات (0)


ایا می دانستید مردان عقلشان می رسد خانم ها را
آرام کنند اما زورشان نمی رسد .

مهلک ترین معمای غضنفر
چرا خواهرم سه برادر دارد اما من دوتا

اوج تنبلی رو ببینید
اگه افتادم توی دریا هرکی منو نجات داد
مال خودشم .

حیف نون خسیس شده یه بطری آب می خره
به مادرش می گه یکم آب بریز توش خیلی غلیظ شده .

 

برترین اختران تاریخ بشر
سریعترین دوربینی که توانایی گرفتن عکس درحالی
که خانم ها در حال صحبت نیستند کشف شد .

ایا می دانستید مردان عقلشان می رسد خانم ها را
آرام کنند اما زورشان نمی رسد .

مهلک ترین معمای غضنفر
چرا خواهرم سه برادر دارد اما من دوتا

اوج تنبلی رو ببینید
اگه افتادم توی دریا هرکی منو نجات داد
مال خودشم .

حیف نون خسیس شده یه بطری آب می خره
به مادرش می گه یکم آب بریز توش خیلی غلیظ شده .
من دارم اخراج می شم
اخه صاب کارم گیر داده برم براش ایمیل بخرم
مگه ایمیل خریدنی اخه .

بدترین لحظه فوتبال دیدن می دونید چیه ؟
وقتیه که تیم محبوبت پنالتی گرفته اما مادرت
بهت می گه برو اشغالارو بزار دم در .
زاقارت ترین لحظه زندگی ؟
وقتی هستش که عاشق درس خوندن می شی بعد هزار سال
اما خودکارت گم شده و دنبالش می گردی .
دقت کردین وقتی دو سه تا عطسه تمیز از
عمق وجودتون می کنید ادم می شید
انگار تازه متولد شدید .
غضنفر می خواسته زنشو طلاق بده میره دادگاه
قاضی : چرا بعداز ده سال ازدواج می خواهی زنتو طلاق بدی ؟
غضنفر : آخه آقای قاضی از همان روز اول ازدواج همش چیزا رو پرت می کرد طرفم
قاضی : خوب چرا حالا بعد از ده سال آمدی برای طلاق ؟
غضنفر : آخه آقای قاضی تازگی ها نشانه گیریش خوب شده !!!
دیوانه اولی : اسمت چیه ؟
دیوانه دومی : غضنفر
دیوانه اولی : اسم داداشت چیه ؟
دیوانه دومی : غضنفر
دیوانه اولی : چطوری میشه هر دوتاتون غضنفر باشین ؟
دیوانه دومی : همه مردهای فامیل ما اسمشون غضنفره
به غیر از داداشم قل مراد ، که اسمش حیف نونه !!!
از سیاه پوسته می پرسن بدنت رو با چی می شوری ؟
میگه : با مشکین تاژ !!!
از یه غضنفره میپرسن میدونی اگه ۱۰ تا کله و ۴۰ تا پاچه را با هم بریزی تو یه دونه دیگ، از کجا باید بفهمیم کدوم پاچه مال کودوم کله است؟
میگه اینکه کاری نداره کف پاش رو قلقلک میکنی میبینی هر کله ای خندید معلوم میشه پاچه مال اون بوده
غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم می رفته از داروخونه قرص سوسک کش می خریده. یه روز دکتره ازش می پرسه تو چرا اینقدر قرص سوسک کش می خری؟
غضنفر می گه: آخه من هرچی اینا رو پرت می کنم نمیخوره به سوسکها

حیف نون دلش برا غضنفر میسوزه میگه بابا خیلی واسش جک ساختیم باید یه کاری کنم اون واسه من جک بسازه. میره رو تیر چراغ برق هی میزنه به تیر .
غضنفر از اونجا رد که میشد میگه: های آقا چه کار میکنی؟

طرف میگه دارم در میزنم ببینیم دوستم خونست؟
غضنفر میگه آره بزن چراغشون که روشنه ببین در رو باز میکنن.
غضنفر میره کتابخونه، داد می‌زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می‌گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.

غضنفر می‌گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می‌گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!

غضنفره سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از غضنفره میپرسه: شما چی؟ غضنفره میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم میخوریم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
نازجوک, فان جوک، سرگرمی تفریحی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    پسری یا دختر؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 795
  • کل نظرات : 1787
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 1118
  • آی پی امروز : 213
  • آی پی دیروز : 191
  • بازدید امروز : 1,254
  • باردید دیروز : 718
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 6,732
  • بازدید ماه : 21,369
  • بازدید سال : 88,509
  • بازدید کلی : 3,125,765